صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۳۲۰: ز سختی های دوران دیده بینا شود پیدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز سختی های دوران دیده بینا شود پیدا شرار زنده دل از آهن (و) خارا شود پیدا جهد پیوسته نبض موج در دریای پرشورش دل آسوده هیهات است در دنیا شود پیدا به خون خوردن گشاید عقده سر در گم عالم چنان کز باده روشن، ته دلها شود پیدا گذارد سرو را از طوق قمری نعل در آتش به هر گلشن که آن سرو سهی بالا شود پیدا ز شوق جستن آتش زیر پا دارد شرار من چه آسایش مرا از بستر خارا شود پیدا؟ توان در پرده شرم از عذار یار گل چیدن که حسن باده گلرنگ در مینا شود پیدا به جز خفت ندارد حاصلی خشم و غضب صائب به غیر از کف چه از آشفتن دریا شود پیدا؟ صائب تبریزی