صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۳۱۶: گهر نشمرده می ریزند بر کوته زبان اینجا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گهر نشمرده می ریزند بر کوته زبان اینجا سخن بی پرده می گویند باگوش گران اینجا سبکروحانه خود را بر دم تیغ شهادت زن به کوری خرج خواهی کرد تا کی نقدجان اینجا؟ ز بخت سبز بیزارند، حیران گشتگان تو نمی گیرد به خود عکس چمن آب روان اینجا به خون عاجزان چرخ سیه دل تشنه تر باشد سر شبنم کند خورشید تابان بر سنان اینجا که می آید برون از عهده دریای شکر او؟ چه سازد گر نگردد آب، شمشیر زبان اینجا؟ ز صحرای تعلق چون کسی سالم برون آید؟ زمین گیرست از تر دامنی ریگ روان اینجا به ناکامی سرآور تا به کام دل رسی صائب نراند هر که کام از خود، نگردد کامران اینجا صائب تبریزی