صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۳۱۵: چه گردیدی گره، تخمی پی فردا بکار اینجا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه گردیدی گره، تخمی پی فردا بکار اینجا به دامن از ندامت قطره چندی ببار اینجا کف افسوس ازین دریای پرگوهر مبر با خود ز گوهر چون صدف لبریز کن جیب و کنار اینجا گره تا می توانی باز کرد از کار محتاجان چو بیکاران به ناخن گردن خود را مخار اینجا به شمع موم ممکن نیست زین ظلمت برون رفتن به آه گرم دود از خرمن هستی برآر اینجا ز آغوش کفن چون گل صبوحی کرده برخیزی دو روزی گر توانی صبر کردن بر خمار اینجا نگیرد هیچ کس در دامن محشر گریبانت اگر دامان خود را جمع سازی غنچه وار اینجا به شرم موشکافان قیامت برنمی آیی نظر کن از سر دقت به پشت و روی کار اینجا ز روی شاهدان غیب خجلت می کشی فردا ز گرد جسم کن آیینه دل بی غبار اینجا اگر خواهی که بستر از گل بی خار سازندت مکن زنهار روی خود ترش از زخم خار اینجا ترا در بوته گل بهر آن دادند این مهلت که سیم ناقص خود را کنی کامل عیار اینجا نصیب تلخکامان است صائب میوه جنت دو روزی همچو مردان بر جگر دندان فشار اینجا صائب تبریزی