صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۳۰۹: در بهاران از چمن ای باغبان بیرون میا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در بهاران از چمن ای باغبان بیرون میا تا گلی دربار هست از گلستان بیرون میا چون نمی گردد سری از سایه ات اقبالمند ای هما در روز ابر از آشیان بیرون میا قطره باران ز فیض گوشه گیری شد گهر زینهار از خلوت ای روشن روان بیرون میا پیش دمسردان زبان گفتگو در کام کش از غلاف ای برگ در فصل خزان بیرون میا می شوی از قیمت نازل سبک چون ماه مصر زینهار از چه به امداد خسان بیرون میا تیر کج را گوشه گیری پرده پوشی می کند تا نسازی راست خود را، از کمان بیرون میا اتفاق رهروان با هم دعای جوشن است در بیابان طلب از کاروان بیرون میا با دل خرسند قانع شو ز فکر آب و نان بهر گندم از بهشت جاودان بیرون میا زندگی را کن سپرداری به مهر خامشی چون زبان مار هر دم از دهان بیرون میا در کنار بحر بیش از بحر می باشد خطر پا به دامن کش چو مرکز از میان بیرون میا قطره در اندیشه دریا چو باشد واصل است هر کجا باشی ز فکر دلستان بیرون میا تا نسازی قطره بی قیمت خود را گهر چون صدف از قعر بحر بیکران بیرون میا نیست حق تربیت صائب فرامش کردنی در برومندی ز فکر باغبان بیرون میا صائب تبریزی