صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲۹۴: نیست بر سبزان گلشن، دیده پر خون ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست بر سبزان گلشن، دیده پر خون ما تیغ خونخوار تو باشد سبز ته گلگون ما دور گردی می کند نزدیک، راه دور را ناز لیلی شد نیاز از وحشت مجنون ما قطره شبنم چه باشد کز هوا باید گرفت؟ شرم دار ای شاخ گل از دیده پر خون ما ما به خون خود چو داغ لاله از بس تشنه ایم خاک را رنگین نسازد کاسه وارون ما سینه بی کینه ما را گشاد دیگرست برق را سوزد نفس چون لاله در هامون ما تا رسیدن، باده را با خم مدارا لازم است ورنه بیزار از تن خاکی است افلاطون ما با هوسناکان دلیر از خاک ما نتوان گذشت پوست بر تن می درد گر مرده باشد خون ما حسن او از هاله خواهد حلقه کردن نام ماه گر چنین خواهد فزود از عشق روزافزون ما پای جوهر از دم شمشیر می پیچد به هم تند مگذر زینهار از مصرع موزون ما گر چه دارد بلبل ما تازه روی باغ را برگ سبزی نیست صائب زین چمن ممنون ما صائب تبریزی