صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲۹۳: دلبر محجوب می خواهد دل پر خون ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبر محجوب می خواهد دل پر خون ما غنچه نشکفته باشد سبز ته گلگون ما از حجاب ظلمت این دیوانه بیرون آمده است دیده آهو نگردد رهزن مجنون ما از غبار عقل لوح خاطر ما ساده است زلف لیلی می کند فراشی هامون ما از برومندی چو شاخ گل به رقص آورده است چوب خشک دار را جوش نشاط خون ما گر چه ما در باددستی چون حباب افسانه ایم دیده دریا بود بر کاسه وارون ما راز پنهانی که جم در جام نتوانست دید بی حجاب از خشت خم می بیند افلاطون ما نکته دلچسب ما با خامشی هم چاشنی است خامه را بی شق کند شیرینی مضمون ما با کمال نازکی افکار ما بی مغز نیست هر حبابی کشتی نوحی است در جیحون ما هر که با ما همسفر شد روی آسایش ندید عقده منزل ندارد جبهه هامون ما در ریاض آفرینش چون دو سرو توأمند حسن روزافزون یار و عشق روزافزون ما عشق تا مشاطه افکار ما صائب شده است خال کنج لب بود هر نقطه موزون ما صائب تبریزی