صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲۵۱: تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما لنگ سازد خویش را آهوی آهوگیر ما خانه ما در ره سیلاب اشک افتاده است حیف از اوقاتی که گردد صرف در تعمیر ما راه زلف او به طی کردن نمی آید به سر ورنه کوتاهی ندارد طره شبگیر ما آب می گردیم اگر بر روی ما آری گناه بگذر ای پیر مغان دانسته از تقصیر ما خاک راه انگار و درد جرعه ای بر ما بریز گرد خجلت را بشو از چهره تقصیر ما همچو زخم تازه خون گردد روان از جوی شیر بیستون را بر کمر آید اگر شمشیر ما بس که صائب شد خطا از صید و بر خارا نشست خنده دندان نما زد اره بر شمشیر ما صائب تبریزی