صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲۳۲: صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را می کند دربسته آهی خانه آیینه را درد و داغ عشق را در دل نهفتن مشکل است این سپند شوخ، مجمر می کند گنجینه را عمر باقی مانده را نتوان به غفلت صرف کرد ساقیا پیش آر آن ته شیشه دوشینه را زنگ از آیینه تاریک صیقل می برد مگذران بی باده روشن شب آدینه را هیچ سیل خانه پردازی چو گرد کینه نیست در درون خانه باشد خصم، صاحب کینه را گل ز شبنم در دل شبها نمی باشد جدا خودپرستان در بغل گیرند شب آیینه را از نمد، آیینه صائب در حصار آهن است صوفیان دانند قدر خرقه پشمینه را صائب تبریزی