صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲۱۰: از خسیسان چاره نبود مردم بگزیده را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از خسیسان چاره نبود مردم بگزیده را می شود گاهی به برگ کاه حاجت، دیده را نیک بیش از بد حجاب راه بینایان شود زحمت گل بیشتر از خار باشد دیده را قدر صحرای عدم را رفتگان دانند چیست توتیای چشم باشد خاک، طوفان دیده را نیست در طبع گرانجانان نصیحت را اثر شور محشر برنیانگیزد ره خوابیده را چشم خواب آلود را در خلوت دل بار نیست حاش لله کعبه پوشد جامه پوشیده را لازم غفلت بود خواری، نبینی رهروان می کنند اکثر به پا بیدار، ره خوابیده را؟ از علایق فارغند آزاد مردان همچو سرو خار نتواند گرفتن دامن برچیده را نیست آسان معنی پیچیده صائب یافتن رهنما از پیچ و تاب است این ره پیچیده را صائب تبریزی