صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲۰۷: می کند پامال، تن آخر دل آسوده را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می کند پامال، تن آخر دل آسوده را می شود دامن کفن این پای خواب آلوده را جز پشیمانی ندارد حاصلی طول امل چند پیمایی مکرر این ره پیموده را؟ آن که دارد آرزوی راه بی پایان عشق کاش می دید این دل و دست و قدم فرسوده را می کشد در حلقه فرمان به اندک فرصتی گوشمال آسمان، گوش سخن نشنوده را از دل شب می کند در یوزه روز سیاه دید تا ماه تمام آن روی مشک اندوده را دل چو غافل شد ز حق، فرمان پذیر تن شود می برد هر جا که خواهد اسب، خواب آلوده را کی برابر می کنم صائب به ماه و آفتاب؟ چهره بر آستان خاکساری سوده را صائب تبریزی