صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۸: چشم شوخش می برد آرام و تسکین مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم شوخش می برد آرام و تسکین مرا می دهد سر در بیابان کوه تمکین مرا گردش چشمی که من دیدم ازان وحشی غزال در فلاخن می گذارد خواب سنگین مرا پای گل را می گرفت از اشک خجلت در نگار باغبان می دید اگر دست نگارین مرا می شدی زنار خونین جوی شیرش بر کمر بیستون گر می کشیدی ناز شیرین مرا بعد مردن نیست حیرت گر ز سر گیرم حیات گر کنند از خشت خم احباب بالین مرا گر چه خون را مشک می سازم، سپهر تنگ چشم خون به منت می دهد آهوی مشکین مرا کرد تحسین رسایی های فهم خویشتن آن که تحسین کرد صائب فکر رنگین مرا صائب تبریزی