صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۶۷: می پرد امشب ز شادی دیده روزن مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می پرد امشب ز شادی دیده روزن مرا خانه از روی که یارب می شود روشن مرا؟ تا به چشمم نور وحدت سرمه بینش کشید هر کف خاکی بود چون وادی ایمن مرا کی ز پیچ و تاب می شد رشته جانم گره؟ آب باریکی اگر می بود چون سوزن مرا تیره روزان صیقل آیینه یکدیگرند زنگ از دل می برد خاکستر گلخن مرا خوشترست از جامه پوشیده، عریان زیستن تیره می گردد نظر از بوی پیراهن مرا فتح باب من بود در بستن چشم و دهان می شود از روزن مسدود، دل روشن مرا ربط من چون لاله با داغ جنون امروز نیست بود دایم اخگری در زیر پیراهن مرا پیش دریا نعل بی تابی مرا در آتش است خار نتواند چو سیل آویخت در دامن مرا فلس من چون ماهیان محضر به خون من نوشت حلقه فتراک شد هر حلقه زین جوشن مرا بی رخ او داغ در زیر سیاهی مانده ای است دیده خورشید اگر صائب شود روزن مرا صائب تبریزی