صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۵۳: نیست ظرف باده توحید، مخمور مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست ظرف باده توحید، مخمور مرا می کند حلاجی این می مغز منصور مرا مستی بلبل به ایام خزان خواهد فتاد گر به این عنوان بهار افزون کند شور مرا در کف آیینه چون سیماب باشد بی قرار گر سلیمان جا به دست خود دهد مور مرا می کشم با قامت خم گشته بار عشق را کم نمی سازد کشیدن چون کمان زور مرا از دل فرعونیان ظلمت ید بیضا نبرد صبح چون روشن کند شبهای دیجور مرا؟ در حجاب ابر، گردانم به چشم ذره آب نیست با خورشید تابان نسبتی نور مرا گر مسیحا شیره جان در قدح ریزد مرا شربت بیمار باشد طبع مغرور مرا ره به عیش بی زوال خاکساری برده ام هر سفالی کاسه چینی است فغفور مرا حرف حق با باطلان، خون مرا بر خاک ریخت دار شد آخر حدیث راست منصور مرا صائب از دشنام تلخ او شکایت چون کنم؟ تلخی می جان شیرین است مخمور مرا صائب تبریزی