ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 421 تا رباعی 430
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۴۲۱ دی بر سر گور ذله غارت گردم مر پاکان را جنب زیارت کردم شکرانهٔ آنکه روزه خوردم رمضان در عید نماز بی طهارت کردم رباعی شمارهٔ ۴۲۲ یا رب من اگر گناه بی حد کردم دانم به یقین که بر تن خود کردم از هرچه مخالف رضای تو بود برگشتم و توبه کردم و بد کردم رباعی شمارهٔ ۴۲۳ تا چند به گرد سر ایمان گردم وقتست کز افعال پشیمان گردم خاکم ز کلیسیا و آبم ز شراب کافرتر از آنم که مسلمان گردم رباعی شمارهٔ ۴۲۴ عودم چو نبود چوب بید آوردم روی سیه و موی سپید آوردم چون خود گفتی که ناامیدی کفرست فرمان تو بردم و امید آوردم رباعی شمارهٔ ۴۲۵ اندوه تو از دل حزین می دزدم نامت ز زبان آن و این می دزدم می نالم و قفل بر دهان می فگنم می گردیم و خون در آستین می دزدم رباعی شمارهٔ ۴۲۶ گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم چون خاک ترا خاک شدم پاک شدم غم سوی تو هرگز گذری می نکند آخر چه غمت از آنکه غمناک شدم رباعی شمارهٔ ۴۲۷ اندر طلب یار چو مردانه شدم اول قدم از وجود بیگانه شدم او علم نمی شنید لب بر بستم او عقل نمی خرید دیوانه شدم رباعی شمارهٔ ۴۲۸ آنان که به نام نیک می خوانندم احوال درون بد نمی دانندم گز زانکه درون برون بگردانندم مستوجب آنم که بسوزانندم رباعی شمارهٔ ۴۲۹ چونان شده ام که دید نتوانندم تا پیش توای نگار بنشانندم خورشید تویی به ذره من مانندم چون ذره به خورشید همی دانندم رباعی شمارهٔ ۴۳۰ گر خلق چنانکه من منم دانندم همچون سگ ز در بدر رانندم ور زانکه درون برون بگردانندم مستوجب آنم که بسوزانندم ابوسعید ابوالخیر