صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۵: کجروی بال و پر سیرست بد کردار را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجروی بال و پر سیرست بد کردار را راستی سنگ دل رفتار باشد مار را کاش بند حیرتی بر دست گلچین می گذاشت آن که می بندد به روی من در گلزار را هر سری دارد درین بازار سودای دگر هر کسی بندد به آیین دگر دستار را می کند از طوق قمری دام ها در خاک، سرو تا به دام آرد مگر آن سرو خوش رفتار را رشته ها همتاب چون شد، زود می گردد یکی با میان اوست پیوند دگر زنار را این سر زلف پریشانی که دارد بوی گل می کند ناسور، زخم رخنه دیوار را یا خط عنبرفشان، یا زلف مشکین می شود پای رفتن نیست دود آتش رخسار را از فروغ گوهر خود، زود صائب راز عشق می گذارد نعل در آتش لب اظهار را صائب تبریزی