صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۸: از شکست ماست گردش، چرخ بی بنیاد را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از شکست ماست گردش، چرخ بی بنیاد را نیست غیر از دانه آب این آسیای باد را آب شد پیکان او تا از دل گرمم گذشت می گدازد نامه من خامه فولاد را طوق قمری سرو بستان را کمند وحدت است نیست از زنجیر پروا مردم آزاد را می کند هر کس که بر عمر سبکرو اعتماد می گذارد بر سر ریگ روان بنیاد را سخت جانان را نمی گردد ملامت سنگ راه بیستون سنگ فسان شد تیشه فرهاد را ناله ام بسیار بی رحمانه بر آهنگ زد سخت می ترسم به رحم آرد دل صیاد را قوت دست دعا گردد ز بی برگی زیاد هست در خشکی گشایش پنجه شمشاد را حاجت پا سنگ نبود، سنگ چون باشد تمام بر غم خود چند افزایی غم اولاد را چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را سخت تر گردد گره هر گاه صائب تر شود کی گشاید باده گلگون دل ناشاد را؟ صائب تبریزی