صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۲: آنچنان کز رفتن گل، خار می ماند به جا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنچنان کز رفتن گل، خار می ماند به جا از جوانی حسرت بسیار می ماند به جا آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است آنچه از عمر سبک رفتار می ماند به جا نیست غیر از رشته طول امل چون عنکبوت آنچه از ما بر در و دیوار می ماند به جا کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی در کف گلچین ز گلشن خار می ماند به جا رنگ و بوی عاریت پا در رکاب رحلت است خارخاری در دل از گلزار می ماند به جا جسم خاکی مانع عمر سبک رفتار نیست پیش از این سیلاب کی دیوار می ماند به جا غافل است آن کز حیات رفته می جوید اثر نقش پا، کی زان سبک رفتار می ماند به جا هیچ کار از سعی ما چون کوهکن صورت نبست وقت آن کس خوش کز او آثار می ماند به جا زنگ افسوسی به دست خواجه هنگام رحیل از شمار درهم و دینار می ماند به جا نیست از کردار، ما بی حاصلان را بهره ای چون قلم از ما همین گفتار می ماند به جا ظالمان را مهلت از مظلوم چرخ افزون دهد بیشتر از مور اینجا مار می ماند به جا سینه ناصاف در میخانه نتوان یافتن نیست هر جا صیقلی، زنگار می ماند به جا می کشد حرف از لب ساغر می پرزور عشق در دل عاشق کجا اسرار می ماند به جا عیش شیرین را بود در چاشنی صد چشم شور برگ صائب بیشتر از بار می ماند به جا صائب تبریزی