صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱: اگر نه مد بسم الله بودی تاج عنوان ها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر نه مد بسم الله بودی تاج عنوان ها نگشتی تا قیامت نوخط شیرازه، دیوان ها نه تنها کعبه صحرایی است، دارد کعبه دل هم به گرد خویشتن از وسعت مشرب بیابان ها به فکر نیستی هرگز نمی افتند مغروران اگر چه صورت مقراض لا دارد گریبان ها سر شوریده ای آورده ام از وادی مجنون تهی سازید از سنگ ملامت جیب و دامان ها حیات جاودان خواهی به صحرای قناعت رو که دارد یاد هر موری در آن وادی سلیمان ها گلستان سخن را تازه رو دارد لب خشکم که جز می رساند در سفال خشک، ریحان ها؟ نمی بینی ز استغنا به زیر پا، نمی دانی که آخر می شود خار سر دیوار، مژگان ها کدامین نعمت الوان بود در خاک غیر از خون؟ ز خجلت بر نمی دارد فلک سرپوش این خوان ها چنان از فکر صائب شور افتاده است در عالم که مرغان این سخن دارند با هم در گلستان ها صائب تبریزی