شاه نعمت الله
مثنوی ها
شمارهٔ ۹: نقشبندی نقش خوبی بسته بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نقشبندی نقش خوبی بسته بود خاطرش با نقش خود پیوسته بود با خیال خویش ذوقی داشتی هر زمان نقشی ز نو بنگاشتی موم بودی مایهٔ نقاشیش نقش ها می بست با اوباشیش هرکه او نقش خوشی می ساختی می شکستی باز و می انداختی نقش اعیانند و موم اینجا وجود در وجود عام نقاشی نمود جمله از بسط وجود عام اوست هرچه ما داریم جود عام است نقشبندی بین و نقاشی نگر باده نوشی ذوق اوباشی نگر خاص و عام اینجا دو نوعند از وجود در ظهور آن یک دوئی ما را نمود نقش با نقاش خود پیوسته اند در ازل این عهد با خود بسته اند نقش می بندد به صد دستان نگار هست نقاشی نقش صد هزار نقش نقاشیست هر صورت که هست این چنین نقش خوشی دیگر که بست ما بر آب دیده نقشی بسته ایم با خیال خویش خوش پیوسته ایم خوش خیالی نقش می بندد مدام حسن او بر دیدهٔ ما والسلام شاه نعمت الله