شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵۲: جان رها کن تا همه جانان شوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن فداکن تا همه تن جان شوی جان رها کن تا همه جانان شوی گرد این و آن چه می گردی مدام این و آن را مان که این و آن شوی ترک کرمان کن به مصر جان خرام تا به کی سرگشتهٔ کرمان شوی ماه ماهانی ببین ای نور چشم آن او باشی چو با ماهان شوی گنج او در کنج این ویران نهاد گنج او یابی اگر ویران شوی عید قربان است جان را کن فدا عید خوش یابی اگر قربان شوی جامع قرآن بخوانی حرف حرف گر چو سید جامع قرآن شوی شاه نعمت الله