شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۴۲: وی ز آفتاب رویت هر ذره ای هلالی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای از جمال رویت نقش جهان خیالی وی ز آفتاب رویت هر ذره ای هلالی این مظهر مطهر روشن شد از جمالت در آینه نمودی تمثال بی مثالی از چشم پر خمارت هر گوشه نیم مستی وز لعل شکرینت در هر طرف زلالی دارم هوا که گردم خاک در سرایت این دولت ار بیابم ما را بود کمالی صوفی و کنج خلوت رند و شرابخانه هر یک به جستجوئی باشند و ما به حالی در خلوت سرایت جان خواست تا درآید گفتم مرو مبادا یابد ز تو ملالی سید خیال رویت پیوسته بسته با دل ای جان من که دارد خوشتر ازین خیالی شاه نعمت الله