شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۹۶: ور زرت باشد بشو از جان بری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زر به باران ده که تا جان را بری ور زرت باشد بشو از جان بری سلطنت خواهی سر و زر را بباز سلطنت خود نیست کار سرسری بگذر از یاساق و راه شرع گیر گر به ایمان تابع پیغمبری پای همت بر سر دنیا بکوب تا بر آری دست و پای سروری نو عروسانند فکر بکر من خوشترند از لعبتان بربری گر بیابی حبه ای از قند ما گنج قارون را به یک جو نشمری همچو سید تخم نیکی را بکار گر همی خواهی که از خود برخوری شاه نعمت الله