شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۹۵: عشقبازی نیست کار سرسری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاقلی و نام عاشق می بری عشقبازی نیست کار سرسری عشق بازیدن به بازی هست نیست خود نباشد عاشقی بازیگری جام می بستان دمی با او برآر تا دمی از عمر باقی برخوری کی به گرد عیسی مریم رسی چون تو عیسی را فروشی خر خری دل بری کن از خیال غیر او گر چو ما از عاشقان دلبری کی قلندر را از او باشد حجاب دردمندی کی بود چون حیدری نعمت الله سر پیغمبر طلب تا بیابی معجز پیغمبری شاه نعمت الله