شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۹۱: آن آفتاب تابان بسته ز من نقابی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر ذره ای ز عالم بنموده آفتابی آن آفتاب تابان بسته ز من نقابی در چشم ما نظر کن تا نور او ببینی روشن به تو نماید منظور بی حجابی ما سایه ایم سایه پیدا به خود نباشد سایه چگونه باشد بی نور آفتابی دریا و موج می بین در عین ما نظر کن این عین ما شرابیست این جام ما حبابی مانند گفتهٔ ما خواننده ای نخواند قولی به این لطیفی ننوشته در کتابی در چشم روشن ما غیری نمی نماید چشمی که غیر بیند دارد خیال خوابی آب حیات او داد جانی به نعمت الله بی نعمت الله عالم بودست یک سرابی شاه نعمت الله