شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷۴: گر جان طلبی هان بسپارند روانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تنها نه منم عاشق تو بلکه جهانی گر جان طلبی هان بسپارند روانی هر سو که نظر می کنم ای نور دو چشمم بینم چو خودی بر سر کویت نگرانی گر نام من ای یار بر آید به زبانت در هر دو جهان یابم از آن نام و نشانی خواهی که به پیری رسی ای جان ز جوانی زنهار مکن قصد دل هیچ جوانی این علم معانیست که کردیم بیانش خود خوشتر از این قول که کرده است بیانی ما نقش خیال تو نگاریم به دیده بی نقش خیال تو نباشیم زمانی در آینهٔ دیدهٔ سید همه بینند آن نور که دیدیم در این دیده عیانی شاه نعمت الله