شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۹: آن یکی بی شکی است تا دانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در وجود او یکی است تا دانی آن یکی بی شکی است تا دانی جز یکی نیست پادشاه وجود گر چه شکرلکی است تا دانی هر سپاهی ز لشکر سلطان شاه و خانی یکی است تا دانی گر بیابی هزار موج حباب عین ایشان یکی است تا دانی عقل در بارگاه حضرت عشق به مثل دلقکی است تا دانی با محیطی که ما در آن غرقیم هفت بحر اندکی است تا دانی هر که داند که ما چه می گوئیم یارکی زیرکی است تا دانی نعمت الله که میرمستان است ساقی نیککی است تا دانی میر میران به نزد سید ما میرک خُردکی است تا دانی شاه نعمت الله