شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۷: همه زان رو نکوست تا دانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه تقدیر اوست تا دانی همه زان رو نکوست تا دانی جسم و جان را به همدگر می بین بنگر آن مغز و پوست تا دانی گفتهٔ عاشقان به جان بشنو غیر این گفتگوست تا دانی آب باشد یکی و ظرف بسی گر چه مشک و سبوست تا دانی با تو گر ماجرا همی دادم غرضم شستشوست تا دانی جام گیتی نماست در نظرم جسم و جان روبروست تا دانی نعت الله که نور دیدهٔ ماست مظهر لطف اوست تا دانی شاه نعمت الله