شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۷: هرکه دیده دیدهٔ ما همچو ما شیدا شده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم نابینای ما از او بینا شده هرکه دیده دیدهٔ ما همچو ما شیدا شده آفتابی رو به مه بنموده در دور قمر این چنین حسن خوشی در آینه پیدا شده آب چشم ما به هر سو رو نهاده می رود قطره قطره جمع گشته وانگهی دریا شده دل به دست زلف او دادیم چون ما صد هزار سر به پای او نهاده در سر سودا شده ما بلای عشق او آلاء و نعما گفته ایم زانکه کار مبتلایان از بلا بالا شده عشق آمد شادمان و عقل و غم بگریختند این چنین شاه آمده ساقی بزم ما شده سید ما عاشقانه ترک عالم کرد و رفت گوئیا با حضرت یکتای بی همتا شده شاه نعمت الله