شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۱۶: چنان نقش و چنین دیده که دیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خیالش نقش می بندد بهه دیده چنان نقش و چنین دیده که دیده دو چشمم روشن است از نور رویش به مردم می نمایم آن به دیده خیال عارضش در دیدهٔ ما بود نقشی بر آبی خوش کشیده صبا در گلستان می خواند شعرم شنیده غنچه و جامه دریده درآمد از درم ساقی سرمست چنان شاهی مرا مهمان رسیده دلم آئینه گیتی نمائی است به لطف خود لطیفش آفریده فتاده آتشی در نی دگر بار مگر از سیدم حرفی شنیده شاه نعمت الله