شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۸۵: در دیدهٔ سرمست نظر کن که پدیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش نقش خیالی است که بستیم به دیده در دیدهٔ سرمست نظر کن که پدیده مستانه دو بیتی ز سر ذوق بگفتم خود خوشتر از این قول که گفته که شنیده تا ظن نبری گفتهٔ من شعر فلان است الهام الهی است که از غیب رسیده میخانهٔ ما وقف و سبیل است به رندان جام می ما بر همه میخانه گزیده رندی که در این کوی مغان خوش به کمال است از قصهٔ بیگانه و از خویش رهیده جان در تن ما عشق نهاده به امانت گر می طلبد هان بسپاریم به دیده خوش باشد اگر عمر عزیز به سر آری در بندگی سید و اخلاق حمیده شاه نعمت الله