شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۷۶: حضرت او ز حضرتش می جو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرچه گوئی به عشق او می گو حضرت او ز حضرتش می جو گر به یک دم تو را دهد صد جام نوش می کن روان دگر می پو جامهٔ پاک اگر طلب داری خرقهٔ خود به آب می می شو جام گیتی نما به دست آور تا ببینی به نور او آن رو تو حبابی و غرقه در دریا در پی آب می روی هر سو نبود این ظهور او بی تا خود نباشد وجود ما بی او گیسوی سیدم نخواهی یافت تا حجابت بود سر یک مو شاه نعمت الله