شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۵۰: خوش روشن است دیدهٔ مردم به نور او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عالم منور است به نور حضور او خوش روشن است دیدهٔ مردم به نور او جام جهان نماست که داریم در نظر در وی چو بنگریم نماید ظهور او ما و شرابخانه و رندان باده نوش زاهد به فکر جنت رضوان و حور او عشق آتش خوشی است که عود دلم بسوخت خوشبو شود دماغ جهان از بخور او مغرور بود عقل ولی عشق چون رسید مسکین زبون بماند نماند آن غرور او هرکس که دل به غیر دلارام می دهد آن از کمال نیست بود آن قصور او سلطان به ملک و لشکر اگر شاد شد چه شد سهل است نزد سید رندان سرور او شاه نعمت الله