شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۳۹: کار بیکاران مکن رندانه خوش در کارشو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی در خواب باشی یک زمان بیدار شو کار بیکاران مکن رندانه خوش در کارشو عشق او داری چو مردان از سر جان درگذر وصل او از او بجو و ز غیر او بیزار شو همچو منصور فنا گر بایدت دار بقا بر سر دار فنا پائی بنه سردار شو گر همی خواهی محیطی بر تو گردد آشکار گرد نقطه دائما سرگشته چون پرگار شو ما درین دریای بی پایان خوشی افتاده ایم ذوق ما داری در آ در بحر و با ما یار شو گر نظر از چشم او داری چو او عیار باش کار عیاری خوش است ای یار ما عیار شو نعمت الله رند سرمست است و با ساقی حریف خوش بیا در بزم او از عمر برخوردار شو شاه نعمت الله