شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۰۶: سر سودائی عاشق فدای خاک پای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ساقی بده جامی که جان من فدای تو سر سودائی عاشق فدای خاک پای تو تو سرمستی و من مخمور طبیبی تو و من رنجور تو سلطان خراباتی و من رند گدای تو ز ساز مطرب عشقت جهانی ذوق می یابد نوای عالمی بخشد نوای بی نوای تو خیال نقش رویت را چو من در خواب خوش بینم روا باشد اگر سازم درون دیده جای تو چو بلبل زار می نالم گل وصل تو می جویم چو غنچه با دل پر خون همی جویم هوای تو برو سید مجو درمان که کارت از دوا بگذشت به غیر از دُردی درت نباشد خود دوای او شاه نعمت الله