شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۹۰: خویش رسوای شیخ و شاب مکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بشنو ای یار و اضطراب مکن خویش رسوای شیخ و شاب مکن اگرت معنی ای است حاضر باش صورت شرع را خراب مکن چشم بر شاهد و شراب منه گوش با نغمهٔ رباب مکن می خوری ، خواب می کنی شب و روز اعتمادی به خورد و خواب مکن می مخور چون حرارتی دارد خوردن خود به غیر آب مکن ای که گوئی که خمر هست حلال غلطی حکم ناصواب مکن از سر ذوق با تو می گویم قول ما بشنو و جواب مکن ذره را آفتاب می خوانی طعنه بر نور آفتاب مکن آخرت را شوی چرا منکر سر آبی چنان سراب مکن کشف اسرار شرع جایز نیست گوش کن منع و اجتناب مکن عاقبت می روی سوی گیلان چند روزی دگر شتاب مکن نعمت الله را به دست آور عمر بی خدمتش حساب مکن شاه نعمت الله