شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۳۱: بی وصالت راحتی چندان ندارد جان من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راحت جانم توئی ای جان و ای جانان من بی وصالت راحتی چندان ندارد جان من رونق ایمان من قدرش نبودی این قدر گر نبودی کفر زلفت رونق ایمان من نقد گنج تو بود کنج دل ویرانه ام گنج اگر خواهی بجو کنج دل ویران من باده می نوشی در آ در گوشهٔ میخانه ای ذوق ما داری طلب کن مجلس مستان من مبتلایم از بلایت کار من بالا گرفت دردمندم دُرد دردت می کند درمان من ساقی سرمستم و میخانه را کردم سبیل زاهد مخمور کی ماند درین دوران من میر رندان جهان امروز نزد عارفان نعمت الله منست و سید و سلطان من شاه نعمت الله