شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۸۱: توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتاده ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در خرابات مغان مست وخراب افتاده ایم توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتاده ایم عاشقان را همدم جامیم و با ساقی حریف فارغیم و در دهان شیخ و شاب افتاده ایم دیدهٔ ما تا خیال روی او درخواب دید گوشه ای بگزیده ایم و خوش به خواب افتاده ایم گر نه فصل هجر می خوانیم این گفتار چیست ور نه بحث وصل داریم از چه باب افتاده ایم ما ز پا افتاده ایم افتادگان را دست گیر کز هوای جام می در اضطراب افتاده ایم تا ز سودای سر زکفش پریشان گشته ایم مو به مو چون زلف او در پیچ و تاب افتاده ایم نعمت الله در کنار و ساغر می در میان بر در میخانه مست و بی حجاب افتاده ایم شاه نعمت الله