شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷۶: همچو دیده گرد عالم سر به سر گردیده ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به نور روی خوب او جمالش دیده ایم همچو دیده گرد عالم سر به سر گردیده ایم در بهشت جاودان گشتیم با یاران بسی عارفانه میوه ها از هر درختی چیده ایم هرچه آمد در نظر آورد از آن حضرت خبر لاجرم از یک به یک نیکو خبر پرسیده ایم در خرابات مغان مستیم و با رندان حریف جام می شادی روی عاشقان نوشیده ایم ما به تخت نیستی خوش در عدم بنشسته ایم فرش هستی سر به سر بر همدگر پیچیده ایم دیگران از خود سخن گفتند ما گوئیم از او این چنین قول خوشی از دیگران نشنیده ایم نعمت الله در همه آئینهٔ روشن نمود آن چنان نور خوشی روشن به نورش دیده ایم شاه نعمت الله