شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۶۰: سر در قدمش باخته جان را بسپاریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر دست دهد دامن دلبر نگذاریم سر در قدمش باخته جان را بسپاریم خیزید که تا گرد خرابات برآئیم باشد که دمی جام شرابی به کف آریم گر یک نفسی فوت شود بی می و ساقی ما آن نفس از عمر عزیزش نشماریم عشقش نه نگاریست که بر دست توان بست آن نقش خیالی است که بر دیده نگاریم درگوشهٔ میخانه حریفان همه جمعند گر باده ننوشیم در اینجا به چه کاریم ای واعظ مخمور مده پند به مستان ما مذهب خود را به حکایت نگذاریم آن عهد که با سید سرمست ببستیم تا روز قیامت به همان عهد و قراریم شاه نعمت الله