شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۴۸: رندانه در قدم قدمی از عدم زدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستانه ملک صورت و معنی به هم زدیم رندانه در قدم قدمی از عدم زدیم ما را مسلم است دم از نیستی زدن کز هستی وجود رقم بر عدم زدیم پروانه وار کاغذ تن را بسوختیم وز شمع عشق آتشی اندر قلم زدیم گفتیم انا الحق و علم عالمی شدیم منصور وار بر سر داری علم زدیم ما عارفان سرخوش دلشاد عاشقیم مستیم و لاابالی و غم را به هم زدیم با جام می مدام حریفانه همدمیم مستانه زان مدام ز میخانه دم زدیم در دیده روی ساقی و بر دست جام می شادی روی سید خود جام جم زدیم شاه نعمت الله