شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۳۱: حسنم وز حسن حسن طلبم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجب است این که من ز من طلبم حسنم وز حسن حسن طلبم یار من با من است و من حیران به خطا رفته از ختن طلبم یوسف خویشتن همی جویم نه چو یعقوب پیرهن طلبم با دل زنده عشق می بازم من نیم مرده تا کفن طلبم دل جمعی به جان خریدارم در سر زلف پرشکن طلبم دل من مدتی است تا گم شد با اویس است در قرَن طلبم در بهشت و بهشت می جویم شمع بر کرده و لکن طلبم روح اعظم نه یک بدن دارد بلکه او از همه بدن طلبم نعمت اللهم وز آل رسول من کجا جای اهرمن طلبم شاه نعمت الله