شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۲۲: همچو زلفش بیقرارم چون کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشق آن گلعذارم چون کنم همچو زلفش بیقرارم چون کنم مبتلای درد بی درمان شدم خستهٔ زار و نزارم چون کنم روز و شب مستانه می نالم به سوز چارهٔ دیگر ندارم چون کنم من چو مجنونم ز لیلی مانده دور می ندانم در چه کارم چون کنم چون کنم درمان درد بی دوا دردمند و دلفگارم چون کنم با غم عشقش که شادی من است روزگاری می گذارم چون کنم نعمت الله را همی جویم به جان تا دمی با او برآرم چون کنم شاه نعمت الله