شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۰۰: هرچه باشند به ما ، ما به جهان می باشیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما چو در سایهٔ الطاف خدا می باشیم هرچه باشند به ما ، ما به جهان می باشیم دیگران در هوس نقش خیالند و ما نقش بندیم خیالی که مگر نقاشیم نبود هیچ حجابی که به آن محجوبیم ور بود یکسر موئیش روان بتراشیم گو همه خلق بدانند که ما سرمستیم از تو پنهان نبود در همه عالم فاشیم زاهدان را به خرابات مغان نگذارید خانهٔ ماست که رندان خوش او باشیم هرچه بینم همه دلبر خود می نگریم لاجرم یک سر موئی دل کس نخراشیم در خرابات مغان سید سرمستانیم تا که بودیم چنین بود و چنان می باشیم شاه نعمت الله