شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶۱: روز و شب در بندگی پاینده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پادشاهی می کنم تا بنده ام روز و شب در بندگی پاینده ام روشنم از آفتاب عشق او همچو ماهی بر همه تابنده ام در هوای گلشن وصل نگار بر لب غنچه خوشی در خنده ام تا مگر بادی به خاکی بگذرد خویشتن بر خاک ره افکنده ام جان فدای عشق جانان کرده ام تا قیامت زین کرم شرمنده ام تا همه رندان من مستان شوند در خرابات مغان و امانده ام ساقی رندان بزم وحدتم سید سرمست خود را بنده ام شاه نعمت الله