شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵۷: بر لب غنچه بسی خندیده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا گلی از گلستانش چیده ام بر لب غنچه بسی خندیده ام ماه در چشمم نمی آید تمام کافتاب حسن او را دیده ام هر کجا جام مئی آمد به دست شادی او خوش خوشی نوشیده ام تا توانستم به عشق عاشقان در طریق عاشقی کوشیده ام ز آتش عشقش چو خم می فروش نیک مستانه به خود جوشیده ام رندم و رندان مریدان منند پیرم و رندی بسی ورزیده ام می نمایم نعمت الله را چو نور گرچه از چشم همه پوشیده ام شاه نعمت الله