شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۳۸: جام می دارم و در دور روان می گردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشق و مستم و در کوی مغان می گردم جام می دارم و در دور روان می گردم درد دل دارم و درمان خوشی می جویم درد می نوشم و رندانه به جان می گردم در خرابات چو کام دل خود می یابم روز و شب گرد خرابات از آن می گردم ساقیم هر نفسی جام دگر می بخشد من سرمست از این است چنان می گردم هر کجا آینه ای در نظرم می آید روی او می نگرم زان نگران می گردم آفتاب رخ او ملک جهان را بگرفت من چو سایه ز پیش گرد جهان می گردم نعمت الله در میکده بگشاد دگر زین گشاد است که من بسته میان می گردم شاه نعمت الله