شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۳۰: درد دل می طلبم در پی درمان خودم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سالها شد که به جان طالب جانان خودم درد دل می طلبم در پی درمان خودم جام می بر کف و در کوی مغان می گردم رند سرمست خود و ساقی مستان خودم در نظر آینه می آرم و خود می نگرم عاشق روی خود و واله و حیران خودم مو به مو با همهٔ خلق مرا پیوند است بستهٔ سلسلهٔ زلف پریشان خودم نفسم آب حیاتی به جهان می بخشد خضر وقت خودم و چشمهٔ حیوان خودم سید و بنده و محبوب و محب خویشم هر چه هستم دل و دلدار خود و آن خودم نعمت اللهم و با ساقی سرمست حریف بر سر خوان خودم دایم و مهمان خودم شاه نعمت الله