شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۲۸: من عاشق قدیمم کی بود تا نبودم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بود عشق تو بود من عاشق تو بودم من عاشق قدیمم کی بود تا نبودم گم گشته بودم از خود در گوشهٔ خرابات عشقت دلیلم آمد راهی به خود نمودم از عشق چشم مستت جام شراب خوردم دستار عقل سرکش عشقت ز سر ربودم کردم ز اشک ساغر این خرقه شست و شوئی گر زاهدی و تقوی کاری نمی گشودم در دیده های خوبان حسن رخ تو دیدم وز گفتهٔ لطیفان آواز تو شنودم از دیر و کعبه ما را کاری نمی گشاید این هر دو آزموده بسیار آزمودم سید به جز خیالت نقشی دگر ندیده تا رنگ زنگ هستی از آئینه زدودم شاه نعمت الله