شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۵: بندهٔ او وز همه آزادهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل به دلبر جان به جانان داده ایم بندهٔ او وز همه آزاده ایم از سر هر دو جهان برخاستیم بر در میخانه مست افتاده ایم عاشقانه در خرابات مغان رو به درگاه یکی بنهاده ایم بر طریق عاشقان ما رهرویم لاجرم چون رهروان بر جاده ایم در خرابات مغان مست خراب خوش در میخانه ای بگشاده ایم زاهدی ما همه بر باد رفت همدم جام و محب باده ایم نعمت اللهیم و ز آل رسول گوهر پاکیم و نه بیجاده ایم شاه نعمت الله