شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۰۶: از این سودای بی حاصل چه حاصل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به جز درد سر از غافل چه حاصل از این سودای بی حاصل چه حاصل سخن از عاشقان و عشق می گو ز قول عاقل غافل چه حاصل نکردی حاصلی از عمرت این دم به غیر از آه دل حاصل چه حاصل ز باطل بگذر و حق را طلب کن مجو باطل ازین باطل چه حاصل تو را خلوتسرا در ملک جانست سرای دل طلب از گل چه حاصل به دریا در فکن خود را چو غواص ستاده بر لب ساحل چه حاصل حدیث وصل می گوئی دگر بار اگر تو نیستی واصل چه حاصل ز سرمستان گریزانی چو زاهد به مخموران شدی مایل چه حاصل تو را چون نیست ذوق نعمت الله ازین قول و از آن قائل چه حاصل شاه نعمت الله